سوخت که سوخت

ساخت وبلاگ
روزهایی هست که به تمام معنا همه چی آشوبه.اوضاع کار خوب پیش نمیره زورت به یه سری چیزها تو کار نمیرسه یه سری ادم ها زیر سوالت میبرن همه چی به سمت ناپایدار بودن میره یاد مشکلات مالی که باید هندل کنی میوفتی و بوووووووم تقویم را نگاه میکنی و میبینی که 9 اردیبهشته روز تولد پدرت پدری که دیگه حمایتش را نداری، نمیتونی وقتی خسته ای زنگ بزنی و از روزمرگی هات بگی و صداشون را بشنوی و به نصیحت هاشون گوش کنی پدری که دیگه نیست که روز تولدشون را تبریک بگی پدری که تا همیشه 63 ساله میمونه و شمع بیشتری را فوت نمیکنه بابا امروز خیلی دلم برات تنگ شد چون نه تنها تولدت بود که روز خیلی سختی هم برای من بود. خشم داشتم و ناراحت بودم. از شرکت زدم بیرون و اومدم خونه دیوار و سقف را نتونستم تحمل کنم و رفتم پارک دویدم  تا جایی که زورم میرسید دویدم و دویدمبعد نشستم منتظر که شایان بیاد اومد بهتر شدم بهتر شدم تو تموم لحظه هایی که به فنا رفتی هیچوقت تنها نیستی همیشه و همیشه هستن ادم ها همیشه ادامه پیدا میکنه روزهای سختی که میاد اما نمیمونه سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1402 ساعت: 13:42

1) ترکیبی از روزنوشته و گاه نوشته ها و عکس ها و خاطرات و آنچه که مهسا می اندیشد. مینویسم که دفن نشود در روزمرگی ها. نوشته هام مخاطبی نداره و اصولا انتظار ندارم که کسی گذرش این دور و برا بیوفته برا همینه که گاهی اوقات که از مونولوگ صحبت کردن خسته میشم .میشینم و با سباستین گپ میزنم. سباستینی که وجود نداره ولی پای حرفای من میشینه :)2) همه این مزخرفات را میشه تو صفحه های کاغذ از یه دفترچه تو کشو میز نوشت یا حتی کلمه به کلمه تو صفحه های ورد در اندرونی ترین فایل های هاردت اما کسی چه میدونه که چی میشه که ما شروع میکنیم از تجربیاتمون با هم حرف زدن ...3) اون آجری تو دیوار که هر لحظه ممکنه سقوط کنه. 5، 4، 3، 2، 1 ... .4) این شاید بهترین نسخه از من نباشه که خب اشکالی هم نداره چون شاید اصلا بهترین نسخه از من وجود نداره!5) ای مهسا، برای روزهایی که آبستن اتفاقاتی است که نیازمند تجربه های این روزهاست، برای لحظاتی که باید خودت را از حماقت نجات دهی، برای آن روزها توشه ای از مضحک ترین اشتباهاتت به همراه داشته باش. نه برای اینکه از اشتباه جان سالم به در ببری بلکه برای اینکه اشتباه خنده دارتری را مرتکب شوی که اشتباه کردن، مالیات ندارد. سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:16

روزهای بد میانروزهای بد ادامه پیدا میکنندمن دوباره توی ضعیف ترین حالت خودم قرار گرفتم. از عزیز دلم دورم و دلم براش تنگ شده و ای کاش که تهران بودم خودم انتظار دارم عزیز دل انتظار داره کارهای مالیاتی و کارهای خونه مونده و وسط هردو هستم خودم انتظار دارم مادر انتظار داره خواهر انتظار داره فامیل انتظار داره کارهای شرکت و این ته اوکیعار مونده و هروز هم کار جدید اضافه میشه خودم انتظار دارم تیم لید انتظار داره تیم انتظار داره همکار انتظار داره کمتر با دوستام حرف میزنم و ازشون خبر میگیرم و بهشون اهمیت میدم خودم انتظار دارم دوست انتظار داره شب که میشه حس میکنم کلی کار بیخود انجام دادم و از هر طرف یکی داره دست و پام را میکشه و من همه زورم را دارم میزنم که قلبم هنوز هم تپش داشته باشه. این روزها و این شب ها تموم میشن و دوباره غرق نور و خوشی میشیم. سیاهی میره. بعدا نوشت: ناراحتش کردم با چیزی که میدونم حساسه ولی واقعا عمدی نداشتم توش / ناراحتیش را دیدم و ناراحت شدم وگریه ام گرفت/ پا شدم و رفتم سر کارهای خودم/ خبر داد که گوشیش را زدن / پا شدم و شله زرد درست کردم/ حالا بوی زعفرون پیچیده توی خونه/ نمیتونم تلفن را بردارم و بهش زنگ بزنم/ نمیتونم بهش اس ام اش بدم که قربونت برم/ فعلا فقط دیسکورد هست. از فاصله گریه تا شله زرد فکرهای تاریک اومدن و گذشتن و توشون غرق نشدم. سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 61 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:16